۱۳۸۷ اسفند ۹, جمعه

موجود جالبی بنام ده نمکی


این مسعود ده نمکی هم موجود جالبی است. موجودات جالب حرف های جالبی هم می زنند، صد البته رفتار جالبی هم دارند. امروز سایت تابناک با این موجود جالب مصاحبه ای را هر چند کوتاه اما خواندنی منتشر کرده. سوال و جواب ها حول و حوش فیلم اخراجی های 2 است. من هنوز این فیلم را ندیده ام، فکر می کنم خیلی های دیگر هم آن را ندیده اند، از بازار دانلود غیر قانونی که سر در آورد همه خواهند دید.
فیلم اخراجی های اول را بسیاری دیده اند. اگر شیرین کاریهای عباس عبدی و دیگر بازیگران این فیلم را حذف کنیم، تنها چیزی که باقی خواهد ماند، چهره کریه کارگردان این فیلم است که از زمین و زمان می نالد و از توطئه و توهم توطئه سخن می گوید و از نقش فیلمش در مبارزه با استکبار جهانی. وی خود را تافته جدا بافته ای می داند که خودی و غیر خودی قصد کارشکنی در کارهایش را دارند. همه را به رانت خواری و رابطه بازی متهم می کند اما نمی گوید که حضرتش سر در چه آخوری دارند.
از تمام اینها که بگذریم از یک نکته نباید غفلت کنیم و آن اینکه وی بازی نسلی از سینماگران را خورده که حرف هایشان را از دهان ایشان می زنند. این تصور کاملا درست است که حالا که ما نمی توانیم حرف بزنیم بگذار این را از دهان کسی بگئیم که هم مورد علاقه رهبری است و هم آنقدر بی حیا است که هر چه می خواهد می خواهد می گوید و حرمت کسی را هم نگاه نمی دارد.
البته آقای ده نمکی باید تاکنون فهمیده باشد که خنده مردم هم در واقع خنده به خود ایشان و گذشته سرتاسر جنجالی و تاریک ایشان است که همه در آئینه کارهای هنری اش منعکس می شود.
اما از خود این مصاحبه جالبتر واکنش خوانندگان این مصاحبه است که من بخش هایی از آن را می آورم.

▪ کاش این میزان آزادی در فیلم ساختن را سایر کارگردانان امثال آقای حاتمی کیا داشتند، در این صورت مقایسه ای که آقای ده نمکی انجام دادند در شرایط عادلانه انجام می گرفت و معنی دار بود.
▪ متاسفم که بهد از گذشت سالیان نه چندان دوراز جنگ، سمبل چبهه و آزاده گی و ایثار شده است آقای ده نمکی و فیلم اخراجی ها، چه هدفی پشت قضیه است خدا عالم است.
▪ به ایشان بفرمایید اگر کسی فکر ساختن این نوع فیلم را داشت الان بخاطر اهانت به مقدسات در زندان بود.
▪ آقای محترم! ما هنوز هیجده تیر یادمون نرفته! تویی که این روزا دم از این اندیشه ها میزتی و میگی جوانهای ما اینن ما که یادمون نرفته هیجده تیر با این جوونا چه کردید! میدونم نظرم چاپ نمیشه! فقط گفتم یکم با تایپ اینا از نفرتم به اینجور افراد که هر روز واسه منفعتشون رنگ عوض میکنند بنویسم! تو رو خدا اگه وجدان داری چاپ کن!
▪ خدا ر ا شکر از زبان آقای ده نمکی هم روزنامه رادیکال جاری شد ای کاش نام روزنامه رادیکال را هم می گفت
▪ مزخرف تر از اخراجی ها فیلم داریم؟!!!
▪ آقای ده نمکی این کارها در جواب کارهای قبلی شما است...یادتون نرفته که موقع اکران لیلی با من است چه کار کردین؟؟؟خوب هر چیزی که عوض داره گله نداره
▪ اگردیگری این فیلم را میساخت حلوایش را پخته بودند.
▪ راستشو بگین او با شما چه نسبتی داره؟
▪ این آقا مثل اینکه باورش شده «مل گیبسون» ایرانه.
▪ این آقا همش دم از فزوش فیلم و استقبال مردم میزنه...مرد حسابی معلومه که همه استقبال میکنن چون اینقدر بدبختی دارن که دنبال یه سوژه واسه خنده هستن واسه همینم هست که پرفروش ترین فیلم های تاریخ مملکت میشن اخراجی ها و کلاه قرمزی هرکی ندونه فکر میکنه فیلم این آقا کاندیدای اسکار شده
▪ من تعجب میکنم آقای ده نمکی همیشه طلبکار هستن الان هم که تمامی مسئولین و دوستان ایشان در راس کار هستند باز هم دارن گله میکنند اخراجی ها با حمایت این دولت رو پرده رفت و چیز تازه ای هم که داشت این بود که حرفها و فحشهایی که دیگران اجازه نداشتن اون رو در فیلمهاشون داشته باشن ایشون در فیلمشون با حمایت دوستانشون آوردن ایشان از رانت فرهنگی استفاده کردند باید انصاف داشته باشند و قدر دوستانشون رو در بین مسئولین فعلی بدانند
▪ با واقعيات بايد كنار آمد
▪ جناب دهنمکی سلام گناه شما اینست که نقاب ازرخ افرادی که سالهاست در این مملکت باظاهر الصلاح ساختن خودشان بهامتیازات دنیوی چندصدمیلیاردی رسیده اند برداشتیدواین کار کوچکی نیست(البته دراین کشور)وشجاعت میخواهد که من برای این شجاعت احترام قایلم. ولی ایا فکرکرده ایدکه درهژده تیر واقدامات مشابه واعتراضهای گوناگون خواست معترضین مستقیم یاغیر مستقیم همین کاری بود که شما کردید ولی انهارا زدندومجروح کردند و..... ولی باشما کاری نداشتند باز هم جای شکرش باقیست که اگر پارسال وامسال جایزه شایسته ای نگرفتید حداقل ازادید و زنده اید. بااحترام ساسان پورپارس.
▪ شما کلا دچار توهمید.
شما نه کارگردانید و نه سیاستمدار.
▪ من يک معلمم . شاگرد تنبلهای کلاس من هم وقتی نمره تک می گيرند می گن معلم به ما تک داد.
▪ با احترام برای آقای ده نمکی، جناب آقای ده نمکی باید بدانند که اگر هر کارگردان دیگری توان مالی به کارگیری این تعداد سوپراستار سینمای ایران را که هر کدام به تنهایی برای موفقیت یک فیلم در گیشه کافی هستند را می ذاشت، احتمالا به رکورد مشابهی دست پیدا می کرد. ضمن اینکه داستان پردازی نه چندان قوی این فیلم مینواند هویت و هدف شهدای جنگ را زیر سوال ببرد.
▪ اقاي ده نمكي شما هموني نبودي كه وقتي ليلي با من است ساخته شد اونو توهين يه جبهه و مقدسات قلمداد كردي و هر چي از دهنت بيرون اومد گفتي حالا چي شده خودت همون حرفارو حتي بدترشو با اين اوضاع ميزني و انتظار داري اونايي كه اون روز همه چيزشون به باد توهين گرفتي امروز واست دست بزنن ؟؟؟
اقاي ده نمكي حافظه تورو نميدونم ولي حافظه مردم اين چيزا به اين اسوني يادشون نميره
▪ ایشون اشتباه کردند اگر کسی دیگه ای این فیلم را میساخت قیمه قیمه میشد نه حلوا حلوا
▪ اگر کسی دیگری ساخته بود به جرم جاسوسی برای دشمن حلوایش پخته میشد.
▪ لطفا به اقای ده نمکی بفرمایید یادتون رفته برای اکران آدم برفی چی کار کردین؟دیروز با چماغتون از همه طلبکاری میکردین .امروز با فیلم و قلمتون
.یه چیز دیگه امثال شما همه مردم و ادم و دنیا رو دشمن می دونین.خودتون هم خوب میدونین این فیلم اگه 100 میلیارد هم بفروشه شما هرگر به گرد پای کیمیایی و مهرجویی نمیرسید.
امثال مهرجویی و... که فیلمشون رو هم الکی کنار گذاشتن حرف از دشمن و حسادت نمیزنن.ببخشید که حرفهام بریده بریده است.چون به شدت از شما جماعت چماغ و هویجی عصبانیم هنوز تو توهمی برادر .
▪ اگر يك ضد جنگ وضد انقلاب فيلم اخراجي هارو ميساخت فكر نكنم بيشتر از اين ميتوانست به بچه هاي جنگ وجبهه وارزشهاي جبهه وكليه افرادي كه پشت جبهه تداركات جبهه را بر عهده داشتند توهين كند من خواهش ميكنم اگر كسي دوباره اين فيلم را تماشا كرد به جاي خنده به گفتگوي اين بازيگران مطرح كه توي هر فيلمي باشند ميتوانند مردم را بخندانندكمي بيشتر دقت كنند وببينند در اين فيلم چگونه كليه عوامل تداركات وبعضا فرمانده هان از خالصترين نيروها بودند مورد شك وتوهين قرار داده شده اند
▪ باید دید و بعد نظر داد فعلا ما منتظریم
▪ آقای ده نمکی عزیز
اولا سوابق گذشته شما به راحتی قابل فراموش کردن نیست . زمانیکه با لباس شخصی ، دانشجویان را راهنمایی می فرمودید.
دوما همانطور که از دست های پشت پرده مخالفتان می گویید ، کمی هم از دستهای پشت پرده که حامی شما هستند هم کمی بگویید برادر من !
▪ تا وقتي افراد شناخته شده ي مثل باكري وخرازي وكاوه رو به مردم نشناسونيم معلوم كه با جنگ شوخي هاي از اين دست ميشه .البته فيلم اخراجي ها حقيقت محض ولي ميشد اون همه چاشني طنز به اون اضا فه نكردو سرا خر هم اون طور كليشه اي تمام اش نكرد
▪ اخراجی ها هیچ نسبتی با جبهه و جنگ و شهدا ندارد و حامل هیچ چیامی از آنها نیست. بلکه یک سری هجویات می باشد. و جوانان و کسانی که این فیلم را تماشا می کنند نه به خاطر مفاهیم بالای موجود در آن بلکه به خاطر خنده و وقت گذرانی است.
▪ من که میدونم هیچ کدومش از حرفام چاپ نمیشه.ولی میگم.
اینا تمامش بخاطر اون آتیش هایی که وقتی تو شلمچه بودی تو یالثارات بودی انداختی.خدا از خودت به جون خودت انداخت
▪ با عرض سلام
ای کاش برخوردی که با اخراجی ها شد با مارمولک میشد
▪ آخه عزیز جان چطوری وقتی جلوی سینماها جمع میشدین از پخش فیلمای این بدبختها جلوگیری میکردین، مردمی که رفته بودن فیلم رو دیده بودند میزدید، حالا انتظار دارید حلوا حلوا هم بکنندتون؟
▪ حاجي!
تا همه خودي هستن به فكر اخراجي هاي سه و چهار و ... باش.
▪ مثل اينكه اين يارو باورش شده فيلم سازه ! همه مي دونن كارگردان فيلم شريفي نيا است قضيه اون ياروهه رو شنيدين كه كنار كوچه ايستاده بود يك دفعه به مردم كنارش مي گه توجه كنين تو ميدون دارن آش مي دن مردم شروع كردن به سمت ميدون دويدن اون ياروهه وقتي ديد مردم دارن به طرف ميدون ميدوند به خودش گفت نكنه راست باشه خودش هم پشت سر جمعيت به طرف ميدون دويد حالا قضيه اين ياروهه است اين يكي هم باورش شده كه " نكنه راست باشه ؟"
▪ آقای ده نمکی دست شما درد نکنه و خسته نباشید.به حرف های عده ای قرطی که مفت می گویند و مینویسند اعتنا نکنید . همه می دانند هنرمندان اصلی همان ها هستند که سالها بی هیچ چشمداشتی از این آب و خاک دفاع کردند. به هر حال خیلی ها را می شناسم که هنوز با دیدن ده ها بار از فیلم اخراجی ها سیر نمیشوند و باز هم می بینند. از کوچک و بزرگ و از تحصیل کرده ها در رده های مختلف. یاد همان صحبتی باش که رهبر انقلاب در عید غدیر به شما گفت. در پایان امید وارم به کوری چشم یک عده قلیل قرطی همیشه موفق باشید و به قول بایرام دمت گرم!
▪ واقعا نمیفهمم آقای ده نمکی چرا این همه از اخراجیها تعریف میکند و از عدم توجه منتقدان گله؟
آیا این فیلم از یک فیلمنامه قرص و محکم برخوردار است؟ آیا صرف دلقک بازی به معنای این است که فیلمی ارزشمند است؟
آیا آقای ده نمکی فیلم های فاخر سینمای جنگ ایران را ندیده است؟
چطور به خود جرات میدهد و در مورد فیلم خود اینطور صحبت میکند؟
آیا این همه هزینه و این لشگر ستاره های سینما و عوامل فنی زبده (منهای کارگردان) در این فیلم (و قسمت قبل)هدر نشده است؟
آیا واقعیت جنگ و اسارت این بود؟
به خدا که این اثر شما توهین به خون مقدس شهدا و به سخره گرفتن دوران اسارت است.
حقیقتا گاهی شک میکنم که آیا شما واقعا در جبهه حضور داشتید و آن شرایط را درک کرده اید؟
برادر من صرف فروش فیلم دلیل بر ارزشمند بودن فیلم نیست. تا قبل از فیلم شما فیلم کلاه قرمزی رکورد دار فروش بود و حالا فیلم شما گوی سبقت را از آن ربوده است پس عین همه به فروش بالای فیلم خود نبالید. این مردم خسته و درمانده از مشکلات روزمره به دنبال تفریح هستند وبه قصد خنده و تفریح آمدند فیلم شما را دیدند. کافی بود آقایان عبدی- امیر فضلی - حیایی - شریفی نیا و دیر باز و برخی شوخی های مبتذل قسمت قبلی را از فیلم حذف میکردید و نتیجه استقبال تماشگران را میدید.
برادر من شما واقعا دچار توهم خود بزرگ بینی شده اید. خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید.
▪ اخراجی ها فیلم سینمایی نبود یعنی فاکتورهای فیلم سینمایی را نداشت اگر شب های برره را هم روی پرده ببرند شاید بیشتر فروش بکند ولی خوب فیلم سینمایی نیست در ضمن15-10 سالی بود که دانش اموزان رو سینما نمی بردند برای این فیلم در سطح گسترده ای این کار صورت گرفت
▪ آقای ده نمکی با دیدن فیلمهای اخیرت پیداست که تو کارگردان موفقی نیستی. متاسفانه برخی بواسطه حضور در دفاع مقدس طلب کار هستند و شما یکی از بارزترین آنها هستی. طلب کاری تو هم در فعالیتهای سیاسی ات پیداست و هم در به اصطلاح کارگردانی ات.
▪ چی شده یک هو سیاست سایت شما عوض شده یادمه من توی همین سایت چند تا نقد تند و کوبنده در مورد فیلم اخراجی های یک و ده نمکی خوندم ( فکر کنم هنوز تو ارشیو سایت باشن) حالا چی شده یک دفعه ۱۸۰ درجه تغییر موضع دادید و از ده نمکی و پر کاری احمدی نژاد مطلب می نویسید؟؟؟
نکنه از حضور خاتمی ترسیدید؟؟؟
▪ ▪ من تعجب میکنم آقای ده نمکی همیشه طلبکار هستن الان هم که تمامی مسئولین و دوستان ایشان در راس کار هستند باز هم دارن گله میکنند اخراجی ها با حمایت این دولت رو پرده رفت و چیز تازه ای هم که داشت این بود که حرفها و فحشهایی که دیگران اجازه نداشتن اون رو در فیلمهاشون داشته باشن ایشون در فیلمشون با حمایت دوستانشون آوردن ایشان از رانت فرهنگی استفاده کردند باید انصاف داشته باشند و قدر دوستانشون رو در بین مسئولین فعلی بدانند
▪ حاجی باید قبول کنی که مهره سوخته ایی.
▪ آقای ده نمکی "گهی زین به پشت گهی پشت به زین " به یاد آور زمانی را که چگونه به همه حمله می کردی.
▪ آقای ده نمکی !
ضرب و شتم جوانان و دانشجویان ، شکستن شیشه های روزنامه ها ، توهین و بی حرمتی در روزنامه های انصار به مردم این مرز و بوم ، بیرون انداختن جوان ایرانی از بالای ساختمان و کور شدن چشم دانشجو در کوی دانشگاه و ... اعمال دیگر شما و همقطارانتان به یاد مردم است . من بعنوان برادر جانباز و کسی که بخوبی جنگ را درک کرده و همه زوایای آنرا می دانم باید بگویم که بچه ها و برادران جنگ به درستی خود را از قافله شما و رفقایتان جدا می بینند و هیچ وقت نام بسیجی را به اندازه شما که خشونت و کج فهمی را می فهمید بر زبان نیاورده اند که مبادا حرمت کلام بسیجی و شهید که با آن پیوند خورده است آلوده شود ، اما شما کاری کرده اید که نام بسیج در بین مردم به بدترین القاب تعبیر شود در صورتی که بسیجیان در میدان شما نیستند بلکه در میدان ایران و ایرانی جنگیدند و دین خود را ادا کرد و خود را از صحنه کنار کشید .
▪ خواهش می کنم مطالب توهین آمیز را ننویسید حتی اگر درست باشد مردم معیار قضاوت ما هستند نیازی به درج مطالب توهین آمیز نمی باشد
▪ بايد در نظر داشت كه اگر فيلم اخراجي ها با استقبالي از سوي مردم و گيشه روبرو شد چند دليل عمده داشت كه به اختصار عبارتند از: نگاه طنزپردازانه داستان كه كمبود شديد آن در سينماي ايران و نياز مردم به آن كاملاً مشهود است - استفاده از هنرپيشگان مطرح در سطحي گسترده - نزديك شدن به خطوط قرمز و به شوخي گرفتن برخي از آنها كه كمتر فيلمسازي اجازه و جرأت پرداختن به آنها را دارد و اگر هم داشته فيلمش توقيف شده كه نمونه هاي بسياري براي مثال زدن وجود دارد كه در اين مجال نمي گنجد- و...
▪ اقای ده نمکی لطفا از عملکرد واندیشه های سیاسی و اجتماعی گئشته خود بگویید ایا نقدی به ان داريد؟


۱۳۸۷ اسفند ۷, چهارشنبه

گفتم غم تو دارم ...

گفتم غم تو دارم ...












غم و شادی دو روی یک سکه اند، بدون غم شادی معنا ندارد و شادی هم بدون غم
تصاویر از google image


۱۳۸۷ بهمن ۲۶, شنبه

من ترور می کنم پس هستم

نمی دانم اگر چهره ای بنام حسین شریعتمداری در روزنامه ای بنام کیهان وجود نداشت، چه ملالی بر پهنه اطلاع رسانی کشور سایه می انداخت. هر بار که قلم در دست می گیرد، عده ای مانند بید بر خود می لرزند. همانگونه که خداوند می فرماید باش و می شود، نگاشته ایشان هم همینگونه است. می نویسد باش و باشد، به آنی می شود. عده ای به زندان می روند، گروهی دیگر از ترس جان راهی خارج می شوند و گروهی دیگر آبرو باخته، توسط صدا و سیما دراز می شوند. در جمهوری اسلامی بهترین سمت همین مقامی است که ایشان دارد. هیچ دیواری در برابر ایشان بلند نیست، حتی دیوار رهبری. بالاخره مملکت که تنها یک صاحب ندارد.
اینبار اما، سر و صدای زیادی به پا شده است. کیهان خبر از طرح ترور می دهد و تهدید می کند که شواهدش را رو خواهد کرد. حال معلوم نیست این شواهد علیه ترور شونده است و یا ترور کننده. اصلاح طلبان در بوق کرده اند که خاتمی را قصد ترور دارند، مشابه همان سناریوی بی نظیر بوتو. کیهان در عوض، از اینکه طوطئه دشمن را بر ملا کرده درخواست تشکر دارد، پیش گرفته است تا پس نیفتد. اگر لباس شخصی ها و پلیس و جناب شریعتمداری اجازه دهند قرار است تا دوستان و هواداران خاتمی در برابر طرح ترور اعتراض خود را به گوش ترور کننده ها برسانند.
چپ و راست نظام تا زمانیکه هر دو در یک آبشخور سر فرو داشتند هیچ تفاوتی با هم نداشتند. می زدند و می گرفتند و می کشتند و شبانه دفن می کردند و به احدی هم پاسخگو نبودند. خرجشان که از هم جدا شد به جان هم افتادند، نفت به اندازه کافی ارزان بود تا به همه نرسد و وقتی هم که گران شد دیگر کسی حاضر نبود از این خوان نعمت نفت آورده برخیزد. تازه هنوز نمایندگی های انحصاری کمپانی های بزرگ و کوچک برای آقاها و آقازاده ها مفهمومی نداشت. الان همه چیز صاحب دارد. زمان شاه نیست که حکومت هزار فامیل باشد و با تکانی همه شان فرار کنند و بروند، آقا این سفره را تا دورترین مساجد کشور پهن کرده اند و وجب به وجب مملکت را به تیول داده اند و عشرانه می گیرند. ترکیبی از مدرنیزم و سنت.
خرجشان که جدا شد اول به جان آبروی یکدیگر افتادند، تا توانستند اسرار مگوی یکدیگر را از سر گشاد سرنا دمیدند. رازی که نماند، پته ها که رو شد، در زندان ها را بر روی هم باز کردند. گرفتند و بی محاکمه و با محاکمه طرف را از حیز انتفاع ساقط کردند، بعد هم بدون توضیحی آزاد کردند. بعد سنگ ها را بستند و سگ ها را رها کردند. تیری رها شد و یکی از خودشان که آنور خط ایستاده بود، بر زمین افتاد و شد اولین شهید اصلاحات البته از نوع زنده اش. بعد هم یکی یکی عذر خودشان را از کشور خواستند و هر کسی به طرفی رفت. فتیله را پائین کشیدند چون چهار سال پیش همه چیز به دست خودشان افتاد. کشتن جای خود را به زندان و تبعید و محرومیت از حقوق اجتماعی داد و صد البته هر کسی را هم که یاوری نه داشت از ریشه زدند.
صد البته اینور خطی ها باید حرف شریعتمداری را جدی بگیرند، کار مملکتداری که با شوخی و بانگ تهی پیش نمی رود، اگر اینگونه باشد که سنگ روی سنگ بند بند نمی شود. یهترین مخالف، مخالف مرده است.



۱۳۸۷ بهمن ۲۵, جمعه

مردی با عبای شکلاتی

به چه فکر می کند؟ چرا تنها در گوشه ای به نظاره سکون اقیانوسی ایستاده که طوفان های سهمگین در زیر پوست خود دارد؟ آیا جمع به غفلت گرد هم آمده دست یاری به او خواهند داد؟

عکس از: http://www.b3ta.com/users/profile.php?id=12252

سخنی با دوستان خاتمی

اول بار که آمد، گرم بود هنوز نمی دانست که آمده است، بار دوم می دانست و به همان علت اشک می ریخت. وقتی که رفت بار گناه تمامی دوستان را به گردن گرفت و رفت. سپر بلای همه شد، همه تقصیرات را به گردن گرفت تا گردن دیگری زیر بار تیغ نرود.
امروز اما نمی دانم آن مرد با کدام عبایش آمد، فقط می دانم که آمد، خودش می گوید فکرهایش را کرده و عزمش را جزم. احساس وظیفه کرده است و شرکت در انتخابات را در جهت منافع مردم و کشور می داند. شما چطور؟ آیا فکر کرده اید که که چگونه باید به این درخواست پاسخ داد؟ بدون هیچ تردیدی خاتمی مشروعیت خود را از اعمالش گرفته و خواهد گرفت اما آیا مقبولیت و رای مردم و دوستانش را اینبار نیز خواهد داشت. آینده ای نه چندان دور این پرسش را پاسخ خواهد داد.
روی سخنم با دوستان خاتمی است که هر روز عریضه های طویل آنچنانی می نوشتند و سرودهای خوشامدشان گوش فلک را کر می کرد. واقعا در چه فکری بودند؟ در فکر دنیای نه داشته و از دست رفته شان بودند و یا غم دود خلق پشت شان را خم کرده بود؟ از پی چه هستند؟ شاید تا قبایی از عبای این سید در محظور مانده بدوزند و یا اینکه رتق و فتق کنند اموری را که خود تباه کرده اند و دریابند مردمی را که خود پریشان کرده اند؟
از یاد نبرند که احمدی نژاد ثمره اعمال آنها در وفای عهدشان با مردم بوده است. فراموش نکنند که سفره تهی مردم، صورت سیلی خورده آنان و فرزندان، زنان و مردان در بندشان تاوانی است که در هم عهدی با شمایان می پردازند و چه شریف اند که اینگونه تحمل می کنند. اندکی در خود و خواست قلبی تان تفکر کنید، اندکی از هیاهوی مجازی براه افتاده دوری کنید، از خود بپرسید که چرا این سید را اینگونه به میدان می فرستید. مردی که بخشی از آبرویش را دوستانش بردند و بخش دیگر را نظامی که از انسانیت تهی است.

۱۳۸۷ بهمن ۲۳, چهارشنبه

سخنی با خاتمی

گفته اند که خاتمی می آید. خود نیز اعلام کرده. گفته اند که پس از مشورتهای بسیار می آید، گفته اند که احساس وظیفه کرده، کشور را در خطر دیده و اوضاع را به جد وخیم. حضرت آقا خوش آمدید اما از فقر و فحشا خبر دارید؟ آیا می دانید که هزاران کودک ایرانی در خیابانها می خوابند و غذایشان را در زباله ها می جویند؟ آیا می دانید برخی از خانواده ها مدتهای طولانی است که طعم بسیاری از مواد غذایی را از یاد برده اند؟ آیا می دانید که خانواده های بسیاری به ناچار مامن خود را در پیاده رو ها و مناطق غیر مسکونی در شرایطی غیر انسانی برگزیده اند؟
حضرت آقا گور پدر مشاوران شما صلوات، آیا این سیاهی ها را دیده اید و بعد احساس وظیفه کرده اید؟ آیا فکر کرده اید که این احساس ناشی از درد دنیا خواهی برخی از دوستان شماست و یا اینکه در پیش چشم، گرفتن حق مظلومی را دارید که جز خدا پناهی ندارد و تمامی ارزش حکومت هم به همین است و بس و گرنه به گفته آن بزرگوار به اندازه عطسه بزی هم ارزش ندارد.
کمی در خیابان ها قدم بزنید، هوای خاکستری شهر را تنفس کنید، غم و غربت مردم این دیار را با چشم دل بنگرید، بی عدالتی ها را ببنید، اگر بعد احساس وظیفه کردید، بسم الله. این شما و این توسن بادپای قدرت، اما نیک بدانید که این مردم اگر فرصتی دیگر به شما ارزانی کردند و شما، آنرا در مصلحت های سیاسی و حزبی به زباله دان ریختید، تاریخ این مرز و بوم نوع دیگری در مورد شما به قضاوت خواهد نشست.

اولین نوشتار

من هم مانند بقیه باید از جایی شروع کنم. این شروع هرگز آسان نبوده است، نه برای من و نه برای هیچ کس دیگر. گام نهادن در وادی نوشتن همواره وسوسه انگیز بوده است. می دانم تلخ نوشتن کاری چندان عاقلانه نیست اما در برابر تلخی ها است که می توان صورت های دیگری را نیز دید.