۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

تاکتیک های پلیس و چگونگی مقابله با آنها


تاکتیک های پلیس و چگونگی مقابله با آنها

دولت ها منابع سرشار مالی برای کنترل تظاهرات و ناآرامی های توده ای و مردمی را در دست دارند. آنها با تکیه بر این منابع واحدهای ویژه برای برخورد با ناآرامی ها و نیز اعتراضات مردمی تشکیل می دهند بنابراین در مقابله با با چنین مکانیزم هایی ما باید راه های مناسب برای برخورد با تکنولوژی ضد شورش را توسعه دهیم. در نگاه اول به نظر می رسد که این مقابله جنگی نابرابرعلیه تکنولوژی است اما تجربه نشان داده است که با ابزاری ابتدایی و نیز تاکتیک هایی ساده می توان مقابله ای موثر را سازمان داد. باید توجه داشت که این شیوه ها در سرتاسر جهان بکار رفته و ضامن حفظ مردم در مخالفتهای مدنی و تظاهرات آرام بوده است.

تجهیزات و جنگ افزارهای پلیس ضد شورش

سازمانهای پلیس در تمام جهان برای درهم شکستن تظاهرات شیوهای متعددی را ابداع کرده اند. برخی از آنها جدید و برخی دیگر برگرفته از تاکتیک های جنگی کهن بوده است نکته مهم این است که تجهیزات جدید مورد استفاده پلیس ضد شورش موجب شده است که آنها شکست ناپذیر به نظر برسند اما واقعیت چنین نیست.
از نظر ظاهری پلیس های ضد شورش در آمریکا و اروپا یکسان به نظر می رسند و هر چند لباس های زرهی آنها هنوز استاندارد نیست اما تمامی آنها از سپرهای پلاستکی شیشه ای مانند استفاده می کنند.
هماند شوالیه های قدیمی یک پلیس مدرن ضد شورش پوشیده از لباسی زره مانند و چکمه های سنگین و کلاهخودی است که تمامی سر و گردن را می پوشاند. آنها می توانند وحشیانه و موثر حمله کند.
چیزی که موجب تاثیرگذاری پلیس ضد شورش می شود تماس رادیویی مداوم است. امروزه هر پلیسی دارای دو دستگاه ارتباطی است. که یکی از آنها درون کلاهخود است و دیگر بصورت جانشین توسط وی حمل می شود. این موجب می شود تا پلیس ضد شورش حرکتهای خود را هماهنگ کرده و خیابانها را براحتی پاکسازی کند. اگر آتش تهیه بیشتری هم لازم باشد آنها از گاز اشک آور ، گلوله های پلاستیکی و یا حتی زرهپوشها و نیزآب پاش های بزرگ استفاده خواهد کرد.

تاکتیک های پلیس و شیوه های شکست آنها

هرکسی که کوچکترین اطلاعی از تاریخ داشته باشد می تواند بروشنی ببیند که اغلب تاکتیک های پلیس ازشیوه های رزم کهن نسخه برداری شده است. رزم پلیس ضد شورش مانند گلادیاتورهای رومی است.
به عبارت دیگر هر چند این شیوه ها بهبود یافته اند اما در اساس مشابه هم هستند بدین معنا که تمامی شیوه های مقابله که موجب شکست پیاده نظام درهم فشرده به عنوان یک واحد نظامی می شد همان تاثیری را دارد که امروزه اگر در برابر پلیس بکار گرفته شود، موثر خواهد بود. در اغلب موارد پلیس ضد شورش به شکل خطی طولانی در محل های مورد نظرمستقر می شود، معمولا در برابر ساختمان های بزرگ و یا سد کردن خیابانها. اگر به این خطوط نظر کنیم عمق آنها معمولا یک یا دونفر است. خصوصا زمانی که در حفاظت از ساختمانها باشد. استقرار خطی زمانی موثر است که نیروها شانه به شانه در کنارهم ایستاده باشند اما چنین آرایشی در برخورد با موانع خیابانی نه چندان بزرگ مانند ماشین ها و پیاده روها از متزلزل بوده و درهم شکسته می شود و موجب می شود تا کل نحوه آرایش آنها مختل شود.
زمانی که خطوط تظاهرکنندگان در برابر خطوط پلیس شکل گرفت باید به سمت خطوط پلیس ضد شورش حرکت کرد. اگر آنها احساس خطر کنند، از همان ابتدا فاصله میان آنها بیشتر خواهد شد چرا که برای مقابله دست به پرتاب گاز اشک آور و گیج کننده و گلوله های لاستیکی خواهند زد. گاز اشک آور و نیز اسپری فلفل برای پراکنده کردن مردم و یا آرام کردن آنها برای حمله بعدی مورد استفاده قرار می گیرد. به همین علت بیشتر این نیروها مجهز به ماسک های مخصوص و سپرهستند. بنابراین پلیس تا زمانی که ماسک مخصوص را بر صورت نزده از عوامل شیمیایی استفاده نخواهد کرد. اگر آنها چنین ماسکی را بر صورت داشته باشند و تظاهرات نیز در فاصه ده متری از خطوط آنها باشد باز هم از گاز های شیمیایی استفاده نخواهند کرد چرا که موجب آسیب رساندن به نیروهای خودشان نیز خواهند شد. اما از گاز فلفل استفاده خواهند کرد.
برای اینکه خودتان را از معرض مستقیم اسپری فلفل دور نگه دارد از سپرهای کوچک استفاده کنید. استفاده از گاز فلفل می تواند موجب مشکلات تنفسی در شش ها و سوزش گلو شود، حتی کسانیکه در معرض مستقیم اسپری نبوده اند. در چنین مواردی یک کهنه بخوبی آغشته به سرکه کمک بسیار بزرگی خواهد بود. شستشوی سریع با آب زیاد نیز کمک بسیاری می کند. استفاده از ماسک های دهانی که بر روی بینی کشیده می شوند نیز موثرند.
حمله اصلی زمانی شروع می شود که گاز اشک آور شلیک شده باشد. در زمان حرکت نیروی ضد شورش تعمدا آرام حرکت می کند. علت این امر سنگینی تجهیزات آنها نیست بلکه حفظ وضعیت اصلی گروه به هر بهایی است. آنها تنها زمانی دست به حرکت سریع می زنند که جمعیت تظاهر کننده از برابر آنها فرار کرده و آنها به تعاقب شان بپردازند.
باید گفته شود که هیچ دولتی تاکنون نتوانسته است تا با استفاده از نیروهای ضد شورش با مقیاس وسیعی از مخالفان برخورد کند. علت این امر سرمایه گذاری بسیار سنگین برای آموزش و تهیه تجهیزات گران قیمت آنها است، بنابراین همیشه از نیروهای معمول پلیس نیز در کنار آنها استفاده می شود. البته وظیفه نیروهای ضد شورش سنگین تر از پلیس معمولی است. این موجب شده تا تظاهر کنندگان اغلب از این وضعیت سود برده و به دو بخش تقسیم شوند. بخشی به سمت نیروهای ضعیف تر رفته و بر آنها فشار بیاورند، در این صورت آنها از نیروهای ضد شورش کمک خواهند خواست در چنین وضعیتی گروه دوم تظاهر کننده به سمت هدف اصلی خواهند رفت.
بعضا مشاهده شده که تظاهر کنندگان برای نیروهای ضد شورش و پلیس دام می گسترند، یعنی گروه کوچکی از آنها با سرعت به سمت نیروهای دولتی رفته و از برابر آنها فرار می کنند، معمولا پلیس بسرعت واکنش نشان داده و بدون رعایت جوانب آنها را دنبال می کند، چرا که آنها هدف را راحت تصور کرده اند، در چنین وضعیتی بخش بزرگتر تظاهر کنندگان از خیابان های فرعی را به صورت ناکهانی در برابر خود خواهند دید و توان برخورد را از دست خواهند داد.

موانع خیابانی

موانع از بهترین ابزار ایجاد مانع در برابر حرکت پلیس در خیابان ها هستند. زمانیکه خطوط منظم پلیس برای برخورد با تظاهر کنندگان پیشروی می کند و یا زمانیکه پلیس از انواع خودروهای نظامی استفاده می کند، موانع خیابانی بهترین راه برای متوقف کردن آنها است. موانع خیابانی را تقریبا از هر چیزی می توان درست کرد. سطل های آشغال، ماشین های پارک شده دولتی و اصولا هر چیزی که می توان آن را حرکت داد از جمله موانع خیابانی هستند. حتی می توان از موانعی که پلیس در خیابانها کار گذاشته بر علیه آنها استفاده کرد. باید با خلاقیت به این قضیه نگاه کرد. در یک شهر عادی از چیز های بسیاری می توان به عنوان مانع استفاده کرد.

۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

کوچک زاده های سیاسی


سخنان این کوچک مردان نادان را از خاطر نخواهیم برد. کوچکانی که در جایگاه بزرگ مردان نشسته اند. این غاصبان رای مردم، چگونه از این جایگاه مردم خود را تحقیر می کنند. کوچک زاده که نامش کافی است برای حکایت از درونش باید هم نگران باشد. این موج مجلس را نیز خواهد شست. مجلس که باید ملجا و مامن مردم باشد، یا عصاره فضائل ملت کمینگاه گرگانی حریص و درنده و عصاره رذایل شده که در جنگلی به نام جمهوری اسلامی در حال دریدن مردم اند.

۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه

آیا موسوی و کروبی به مردم خیانت خواهند کرد؟

به نظر می رسد که رژیم جمهوری اسلامی با برنده اعلام کردن احمدی نژاد تمامی هزینه های آن را هم قبول کرده است. مردم ایران وظیفه خود را انجام دادند. رای خود را به صندوق ریختند و حکومت در صیانت از این وظیفه شناسی به آنان خیانت کرده و می رود تا به هر بهایی که شده خیانت خود را مشروع جلوه دهد. مهم نیست که دولت و حکومت برای حفظ این روند دست به چکاری زده و خواهند زد مهم عکس العمل موسوی ، کروبی و رضایی در صیانت و پاسداری از آراء مردمی است که چون درختی تناور آنان را در سایه و حمایت خود گرفتند، اکنون زمان وفای به عهد است. اینان باید در صیانت از آراء مردم با تمام وجود در صحنه حاضر شوند، حکم حکومتی مبنی بر قبول نتیجه انتخابات را رد کنند و حتی اگر لازم شد جان خود را نیز در طبق اخلاص برای دفاع از حقانیت مردمشان پیشکش کنند.
جناب موسوی دیگروقت نشستن نیست. ایران فردا هرگز مانند ایران دیروز نخواهد شد، حتی اگر احمدی نژاد برای هزار سال دیگر هم باقی بماند. جناب کروبی این انقلاب و نظامی نیست که شما برای آن این همه سختی دیده اید. جناب رضایی این خیانت به خون تمام آنانی است که با فرماندهی شما دشمنان ایران را در مرزها به خون نشاندند و خود نیز در خون شدند. این تسویه حساب نهایی با آرمان های انسانی است که نسل شما و نسل آینده به حق طلب آن را دارند. امروز و فردا نیز خواهد گذشت، ملت ایران بار دیگر قامت خمیده خود را راست خواهد کرد تا با همه ناراستی ها حق مشروع خود را طلب کند شمائید که باید در خط اول این دفاع از همه چیزتان بگذرید.
ملت ایران هرگز سازش و سازشکار را فراموش نخواهد کرد و آنان را نخواهد بخشید. از مردم خود و حقوق آنان دفاع کنید. از تمام کسانیکه به عشق آزادی و رهایی از بندهای تحجر و استبداد شما را تا بدین جا یاری کرده اند، دفاع کنید.
نظام دست به بزرگترین خودزنی زده است. انتخاباتی که می توانست مشروعیت نظام را تا سالها بیمه کند و خاک ایران را برای همیشه از چشم داشت دیگران دور کند به بزرگترین آفت آن تبدیل خواهد شد. مردم ایران نیز باید بدانند که این نظام قدرت عقلانی هرگونه تصمیم گیری را از دست داده و دوست و دشمن را به یک چوب می راند. ذلت نظام و گردانندگان آن شروع شده و از این سنت الهی گریزی نیست.